1234 888 9821+
info@test.com
info@test.com
حساب من

پنل کاربری

بیرون رفتن
این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
ابدشهر
  • خانه
  • کتابخانه
  • داستان
    • فانتزی
      • وارهمر
        • جهان کهن
      • رونترا
  • شخصیت ها
  • درباره ما

درباره ترجمه داستان و رمان انگلیسی به فارسی: شخصیت – قسمت اول

نوشته شده در  14 خرداد در 4:22 pm
هادی چراغی نیکو
بدون دیدگاه

در باب پیوستگی متن در ترجمه رمان و داستان از انگلیسی: صدای شخصیت‌ها

در این نوشته درباره مشکلاتی که در ترجمه صدای اشخاص متوجه مترجمان است صحبت خواهیم کرد. مطلب زیر پیرامون شخصیت‌ها و مسائل مرتبط با ترجمه صدای اشخاص، لحن، نوع گفتار و کلمات مورد استفاده هر شخصیت ارائه خواهد شد.

 

پیوستگی و انسجام سطوح و مراتب متفاوت دارند که درباره جزئیات آن صحبت فراوان شده است، اما دریغا که اندک به آنها توجه می‌شود. پیوستگی لحن متن نوشته در گوش‌نواز بودن نوشته بسیار تاثیر دارد. در نوشته‌های بلند که معمولا شخصیت‌های مختلف دارند و مدام لحن گویش‌ها تغییر می‌کند، حفظ لحن  و نحو بیان هر شخصیت مهم است. در عین حال حفظ بیان راوی داستان نیز مهم است. موضوعی که امروز قصد توضیح آن را دارم، نکات پیرامون ترجمه مسائل مرتبط با شخصیت‌ها و سعی در تعریف مفهوم صدای شخصیت‌های داستانی است.

شخصیت‌های یک داستان هر کدام مظاهر شخصی خود را دارند که از توصیفات چهره و پوشش شروع شده و تا نحوه حرکت بدن و به اصطلاح تیک‌های عصبی‌شان را شامل می‌شود. هر شخصیت به صدای خودش صحبت می‌کند با اینکه شنیده نمی‌شود. صدایی که باید مترجم آنرا در طول داستان حفظ کند.  نوع کلامی که هر شخصیت استفاده می‌کند، در یک داستان که نویسنده‌ای ماهر نوشته باشد، با دیگران فرق دارد. یکی هست شاعر، از کلمات ثقیل استفاده می‌کند، که در نظر یکی دیگر، کلمات قلنبه‌سلنبه محسوب می‌شود. این نوع کلمات بسیار در ترجمه مهم است.  توصیف شخصیت‌ها باید در ابتدای هر کتاب یا داستان که به نحوی از ماجرای داستان یا کتاب قبلی دور شده دوباره تکرار شود. پیوستگی در لحن صحبت‌کردن هر شخصیت باید به دقت حفظ شود. مثلا اگر شخصیتی در صفحه دهم کتابی به لحن کوچه و بازاری صحبت می‌کند، در صورتی که تحت تاثیر داستان دچار تغییر شخصیت نشده باشد، باید در صفحه صد و بیستم، اگر دوباره پدیدار شد، همچنان به همان لحن صحبت کند. در برخی آثار ترجمه یکنواختی لحن آنچنان جدی دیده می‌شود که هیچ تفاوتی میان شخصیت‌های مختلف از هیچ نظری نیست. به عبارتی می‌توان گفت که صدای هر شخصیت در ترجمه گم شده و به همان مقدار از ارزش ادبی داستان کاسته می‌شود. معیار‌هایی مانند زن یا مرد بودن، کوچک یا بزرگ بودن، تحصیل کرده یا عوام بودن و بی‌نهایت معیار دیگر که اشخاص را از هم متفاوت می‌کند، در زیرمجوعه صدای شخصیت قرار دارد که باید در ترجمه رعایت شود. لازم به ذکر است که در اکثر شخصیت‌ها که طراحی مناسب دارند، چندین معیار مختلف حضور دارد که وظیفه حرفه‌ای مترجم ادبی آن است که این ویژگی‌های شخصیتی را، صدای شخصیت را، در طول ترجمه خود حفظ کند. به طور کلی، صدای شخصیت مجموعه‌ای از همه ویژگی‌های فردی و ظاهری او محسوب می‌شود که در داستان به نوعی خود را نشان می‌دهد. یعنی صدای شخصیت هم مفاهیم انتزاعی و هم مفاهیم توصیفی یک شخصیت را شامل می‌شود.

در کنار حفظ لحن و رفتاری که شخص ممکن است به واسطه ویژگی‌های شخصیتی‌اش انجام دهد، مترجم باید به موضوعاتی که احساسات مختلف را در شخصیت ایجاد می‌کنند هم توجه کند. احساسات شخصیت داستان‌ها نباید همه یکسان باشد و این  گوناگونی آنطور که در متن اصلی وجود دارد باید ارائه شود. در داستانی، کسی هست در برابر ترس مقاوم‌تر از دیگران است. این خصلت باید به نوعی نشان داده شود که در اثنی ترجمه به فراموشی نرود.  گرچه ممکن است روند خود داستان این خصلت را از شخصیتی بگیرد، اما نباید مترجم این انسجام حسی را به اشتباه و یا به عمد از اشخاص داستان بستاند.

جدای از پیوستگی روحی و جسمی اشخاص که در داستان‌های کوتاه و مجموعه‌ها مهم است، نوع دیگری از پیوستگی مرتبط با اشخاص، یکسان بودن اسامی خاص در طول داستان است. اسامی خاص که خود بحثی جدا در ترجمه است، به طور خلاصه بهتر است به یک حالت مشترک نوشته شوند و این اشتراک در طول متن حفظ شود. گاهی مترجم طی جلسات متعدد متنی را ترجمه می‌کند که ممکن است او را از روند قبلی و افکار قبلی خود دور کند. ممکن است به او الهام جدیدی شود که تفکرات قبلی او را به چالش بکشد. بهتر است برای جلوگیری از تغییر این روندهای فکری، که معمولا آسیب‌رسان هستند، این اسامی خاص را در جایی یادداشت کرده تا در هر نوبت ترجمه به آنها رجوع کنید، یا اگر نیازی به تغییر بود، بعد‌ها با آرامش بیشتری آنها را تغییر دهید و نگرانی جا‌افتادگی نام‌ها و تغییراتشان نباشید.

موضوع دیگر درباره شخصیت‌های داستان ترجمه شده وجود دارد، حفظ پیوستگی در نحوه روایت داستان است. برخی داستان‌ها راوی دارند. این راوی یا در خود داستان است یا بیرون از آن. اگر در خود داستان باشد یکی از شخصیت‌هاست. اگر در بیرون داستان باشد، معروف است به دانای کل. در هر صورت، لحن راوی باید با لحن متن داستان همخوانی داشته باشد. داستان دو نوع متن دارد. یکی دیالوگ‌ها هستند و دیگری مونولوگ‌ها و توضیحات و توصیفات و امثال آن، که متن داستان را می‌سازند. راوی در طول داستان متن داستان را می‌سازد و شخصیت‌ها با اعمالشان در این متن سازی سهیم می‌شوند. گفتار شخصیت‌ها دیالوگ است که باید با توجه به آنچه درباره لحن و نحو بیان گفته شد ترجمه شوند. اما برای راوی، بحث متفاوت است. راوی داستان باید لحنی راویانه داشته باشد. صدایی داشته باشد غیر از صدای اشخاص درون داستان. صدای راوی و لحن راوی مسئله‌ای گمراه کننده است ولی در صورتی که بتوان آنرا به درستی اجرا کرد، داستان رنگی واقعی و نقشی برجسته به خود می‌گیرد. چنان که متن را زیبا و رسا می‌کند. برای بهتر درک کردن مسئله راوی و لحن او در مطالب آینده به آنها رسیدگی خواهیم کرد.

اما به طور کلی برای ترجمه صدای راوی داستان، در صورتی که سعی داریم ترجمه‌ای با ارزش ادبی بالا از یک اثر با ارزش ادبی بالا تولید کنیم، ترجیحا، متن باید به زبانی پر احساس و در عین حال جدی، با استفاده از توصیفات و توضیحاتی که در زبان فارسی ملموس باشند ارائه شود. در ترجمه راوی، مهم آن است که خواننده احساس کند فردی که در جریان حوادث بوده، متنی حماسی را برای او بازخوانی کند. تولید چنین متنی بدون خواندن آثار حماسی ممکن نیست. لذا مترجم باید به مقادیر شدید متون حماسی بخواند و با لحن‌های مختلف روایتگری داستان آشنا شود.

در پایان این مطلب، که پیرامون پیوستگی متن در ترجمه متون از انگلیسی به فارسی بود، نکاتی درباره شخصیت‌ها و آن دسته از ویژگی‌هایشان که باید در ترجمه حفظ شود توضیحاتی ارائه شد. درباره لحن، نحو و پرداخت شخصیت که باید پیوسته بماند صحبت شد. درباره اسامی خاص و ضرورت پیوستگی آنها هم نکاتی ارائه شد. همچنین گفته‌شد که داستان در ساختار دو گونه نوشته دارد؛ یکی متن داستان و دیگری دیالوگ‌ها، که در ترجمه وابسته به ویژگی‌های شخصیتی افراد درون داستان مرتبط هستند مسئله‌ای جدید مد نظر قرار گرفت که آن صدای راوی بود که یا درون داستان است یا بیرون، و در ترجمه حفظ لحن راوی مورد توجه است.

 

هادی چراغی نیکو

نوشتهٔ بعدی
عناصر ادبیات وحشت در زبان فارسی: وقتی جنیان به کمک آمدند!

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

Twitter
LinkedIn
Facebook
DeviantArt
Google

Abadshahr Publication 2025