گرالت کمی شراب برای خودش ریخت، سپس در حالی که با انگشت شصتش درپوش مسواری قرابه را محکم سرجایش میگذاشت، جرعهای از شرابش نوشید و به پشتی صندلیاش لم داد.…
…پس هستم! سرگذشت آیجی-88 قسمت سوم آیجی-88 دروید همسان را روشن کرد و منتظر ماند، اما اتفاقی رخ نداد. زمان انگار از حرکت ایستاده بود، چهار ثانیهی تمام…
…پس هستم! سرگذشت آیجی-88 قسمت دوم تاکنون از لحظهی بیداریش، پنج ثانیه گذشته بود. نمیتوانست بیکار بنشیند. نگاهی به اطرافش و موجودات درون آزمایشگاه انداخت. تکنسین ارشد لوراس…
عناصر ادبیات وحشت در زبان فارسی: وقتی جنیان به کمک آمدند! مطلبی پیرامون مفهوم فرسوده جن، جنگیری و جنزدگی در این مطلب به یکی از عناصر ترس در ادبیات فارسی…